جدول جو
جدول جو

معنی پشت دوتا - جستجوی لغت در جدول جو

پشت دوتا
پشت خمیده
تصویری از پشت دوتا
تصویر پشت دوتا
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشت دستی
تصویر پشت دستی
زدن با پشت دست بپشت دست کسی، دستکش بی پنجه زنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیر دوتا
تصویر پیر دوتا
پیری که پشتش خمیده باشد، پیر خمیده پشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پشت دستی
تصویر پشت دستی
((~. دَ))
زدن به پشت دست کسی، دستکش بی پنجه زنان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشت دست
تصویر پشت دست
کف دست: (نسوزد کسیرا تب دیگران مگر پشت دستی که ساید بر آن) (خسرو دهلوی) یا پشت دست بر زمین نهادن (گذاشتن)، کمال فروتنی نمودن زاری و فروتنی کردن، یا پشت دری بر کندن، یا پشت دست خاییدن، پشیمان شدن افسوس خوردن ندامت تحسر تاسف. یا پشت دست داغ کردن، خود را ملزم بعدم تکرار کاری یا گفتاری کردن، یا پشت دست زدن، زدن با پشت دست. یا پشت دست کندن، یا پشت دست گزیدن، (مصدر)
فرهنگ لغت هوشیار